من زیاد یاوه میگم ولی بدجور دلم تنگته. بیا دوباره برات داستان تعریف کنم تا قشنگ تماشات کنم. . . اونموقع سر چارراه طالقانی تو یه برجی دفتر پخش لوازم آرایش زده بودیم. البته دفتر پخش که میگم اسمش یخورده بزرگه و الا فامیل دور یکی از دوستامون یه لاین محصولات بهداشت مو وارد میکرد و توی شهر دیگه پخش میکرد و دید یه عده خرکار دورهم جمع شدیم یه نمایندگی پخش هم گفت ما بزنیم. ینی من تا اونموقع حقیقت فرق اکسیدان رو با خمیر دندون نمیدونستم ولی خب آموزشهای جانانه ای
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت